اتل متل یه بابا

 

 اتل متل یه بابا

دلیر و زار و یبمار

اتل متل یه مادر

یه مادر فداکار . . .

اتل متل بچّه ها

که اونارو دوست دارم

آخه غیر اون دوتا

هیچ کسی رو ندارم . . .

مامان بابا رو میخاد

بابا عاشق اونه

به غیر بعضی وقتا

بابا چه مهربونه . . .

وقتی که از درد سر

دست میذاره رو گیجگاش

اون بابای مهربون

فحش میده به بچّه هاش . . .

همون وقتی که هرچی

جلوش باشه ، میشکنه

همون وقتی که ، هر کی

پیشش باشه ، میزنه . . .

غیر خدا و مادر

هیچ کسی رو نداره

اون وقتی که بابا جون

موجی میشه دوباره . . .

دویدم و دویدم

سر کوچه رسیدم

 

ادامه نوشته

اینجا ایران قرن 21 است ، ببخش پدر آسمانی

 

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

  اینجا ایران قرن 21 است ، ببخش پدر آسمانی

  اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای «حاج

 مهدی باکری» به گوش نمی رسد...

  اینجا ایران قرن 21 است!

  اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند...

  اینجا ایران قرن 21 است!

  اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید ، پوستر تبلیغاتی می چسبانند...

   اینجا ایران قرن 21 است!

   اینجا نام شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته

  و نام نگین و جاوید می گذارند...

برای دیدن بقیه ی مطلب روی ادامه ی مطلب کلیک کنید.........

 

ادامه نوشته

ملکه های ایرونی!!!!!!!!

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 « چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گوید :


چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن ؟یعنی مردای ایرانی اینقدر

 کارنامه خرابی دارند ؟؟


همایون لبخندی میزند و می گوید :

ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟

چارلز با عصبانیت می گوید :

نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه

 باشن!!!

همایون هم بی درنگ می گوید :

خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!! »

 

درد و دل عاشقانه با خدا

 

درد و دل عاشقانه با خدا             


گفتم: خسته‌ام 
گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/53) 

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!

گفت: "فاذکرونی اذکرکم" منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152)

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ 

گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا" تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)


گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ 

گفت: "واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله" کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109)


گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه!
گفت: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم" شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216)

گفتم: "انا عبدک الضعیف الذلیل..." اصلا چطور دلت میاد؟ 

گفت: "ان الله بالناس لرئوف رحیم" خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/143)


گفتم: دلم گرفته 

گفت: "بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا" (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58)


گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله 

گفت: "ان الله یحب المتوکلین" خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159)


گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!

گفت: "و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره" بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱) 

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛ 

گفت: "فانی قریب" من که نزدیکم (بقره/186)


گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم 

گفت: "و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال" هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205)


گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفت: "ألا تحبون ان یغفرالله لکم" دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/22)


گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی 

گفت: "و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه" پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/90)


گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟ 

گفت: "الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده" مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/104)


گفتم: دیگر روی توبه ندارم 

گفت: "الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب"(ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/3)


گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ 

گفت: "ان الله یغفر الذنوب جمیعا" خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/53)


گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟ 

گفت: "و من یغفر الذنوب الا الله" [چرا که نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱35)


گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ... توبه می‌کنم 

گفت: "ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین" [این را بدان که] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/222)


ناخواسته گفتم: "الهی و ربی من لی غیرک" ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟

گفت: "الیس الله بکاف عبده" خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36)


گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟ 

گفت: "یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما" ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/42)


گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد 

گفت: "ان الله یحول بین المرء و قلبه" خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)


گفتم: غیر از تو کسی را ندارم 

گفت: "نحن اقرب الیه من حبل الورید" ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16)



با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستی!... با فرشته‌هایش!... به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟! ...
پس باید ثابت کنم که شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم.
باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاک کنم
...

خداجون دوستت دارم یه عالمه

 

نامه ای از پروردگار

 

 

  نامه ای از پروردگار


سوگند  به  روز  وقتی  نور می گیرد  و به شب  وقتی آرام  می گیرد که من نه تو را رها  کرد ه‌ام

و نه با  تو دشمنی کرده‌ام( ضحی 1-2)

 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را

 به سخره گرفتی (یس 30)  و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی

(انعام 4) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو  قدرتی نداشته ام(انبیا 87) و مرا به مبارزه

 طلبیدی و چنان متوهم  شدی که گمان بردی  خودت بر همه چیز  قدرت داری. (یونس 24)  و این

 در حالی  بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی

 بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  (حج 73)

  پس چون مشکلات از  بالا و پایین آمدند

برای دیدن بقیه ی مطلب روی ادامه ی مطلب کلیک کنید.........

 

ادامه نوشته

خدایااااااااااا

 

گفتم: خدایا از همه دلگیرم

گفت : حتی از من؟

گفتم : خدایا دلم را ربودند!

گفت : پیش از من؟

گفتم :خدایا چقدر دوری!

گفت: تو یا من؟

گفتم :خدایا تنهاترینم!

گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم!

گفت :از غیر من؟

گفتم : خدایا دوستت دارم!

گفت : بیش از من؟؟؟؟

گفتم : خدایا اینقدر نگو من !!!!!!!!

گفت : من تو هستم  تو من. 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

اللهم عرفنی حجتک

 

 

ببخشید!!!!

 

ببخشیداقا!میتونم به خانمتون نگاه کنم؟؟؟؟

 جوان خیلی ارام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت:ببخشید اقا! من میتونم

  یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

  مرد که اصلا توقع چنین حرفی رو نداشتو حسابی جا خورده بود مثل اتشفشان از جا در

 رفت و میان بازار و جمعیت یقه جوان را گرفت و عصبانی طوری که رگ گردنش بیرون زده

 بود اورا  به دیوار کوفت و فریاد زد..

 ( عوضی مگه خودت ناموس نداری.........خجالت نمیکشی؟)

 

ادامه نوشته

راه عارف شدن

 

اسان ترین راه برای عارف شدن:

 

حال نداری ثواب کنی حداقل گناه نکن!